مرگ «پیروز»، توله یوزپلنگ ۱۰ ماهه مشهور در دو روز گذشته، فضای رسانهها و شبکههای اجتماعی ایران را پر کرده است. این توله یوزپلنگ نر که یکی از سه تولهای بود که در اردیبهشت سال جاری توسط «ایران»، یوزپلنگ ماده سایت تکثیر و پرورش توران بهدنیا آمد، پس از مرگ دو برادرش بهتنهایی دوام آورد، تا آنکه بر اثر مشکلات کلیه تلف شد.
در این مطلب سعی داریم ابتدا روند تولد تا مرگ پیروز را بررسی کنیم و سپس به برخی سوالات و ابهامات مطرح شده در خصوص این موضوع پاسخ دهیم.
پروژه تکثیر در اسارت یوزپلنگ
پیروز یکی از دستاوردهای پروژه تکثیر و پرورش یوزپلنگ آسیایی در ذخیرهگاه زیستکره توران، واقع در استان سمنان است. این پروژه از سال ۱۳۹۹ آغاز شده بود. پیش از این، سه یوزپلنگ به نامهای کوشکی [نر]، دلبر [ماده] و ایران [ماده]، در پارک پردیسان نگهداری میشدند که قرار بود با زادآوری آنها، تعدادی یوزپلنگ در شرایط اسارت بهدنیا بیایند تا اول ژنهای بهشدت محدود این گونه در ایران را بتوان بهصورت زنده نگهداری کرد، و دوم با ازدیاد جمعیت این گونه در اسارت، بتوان تعدادی از آنها را طی برنامهای بهعنوان «بازوحشی سازی» به طبیعت معرفی کرد، تا به تقویت جمعیت یوزپلنگهای آزاد در طبیعت ایران کمک شود. تلاش برای جفتگیری کوشکی و دلبر منجر به تولد تولهیوز نشد. در سال ۱۳۹۸، سازمان حفاظت محیطزیست تصمیم گرفت برنامه تکثیر در اسارت یوزپلنگ را به یکی از زیستگاههای طبیعی با اهمیت یوزپلنگ، یعنی ذخیرهگاه زیستکره توران منتقل کند. این انتقال در فروردین۱۳۹۹ با انتقادها و جنجالهای زیادی انجام شد.
در اسفند همان سال، خبرهایی از زندهگیری یک یوزپلنگ نر ۱۱ سال و نیمه از منطقه توران در رسانهها منتشر شد که آن هم جنجالی شد. چرا که تا پیش از این، هر سه یوزپلنگهای موجود در سایت از سن خیلی کم و توسط قاچاقچیان حیاتوحش از طبیعت جدا شده بودند، اما سازمان حفاظت محیطزیست آنها را کشف و ضبط کرده بود و از آنها نگهداری میکرد. اما این یوزپلنگ نر که از چند سال قبل در این منطقه شناسایی شده بود و «فیروز» نام داشت، مستقیما از طبیعت آزاد زندهگیری و بهسایت تکثیر و پرورش منتقل شده بود.
تولد سه توله یوز
سرانجام در بهمن۱۴۰۰، اداره کل حفاظت محیط زیست استان سمنان اعلام کرد که فیروز و ایران جفتگیری کردهاند، و ویدیویی از آن نیز منتشر کرد. تا آنکه در ۱۱اردیبهشت، ایران از طریق عمل سزارین سه قلو زایید و خبرش موجی از خوشحالی را در میان ایرانیان بهوجود آورد. در ابتدا اعلام شد که جنسیت هر سه توله ماده است.
واکنش مردمی نسبت به خبر تولد یوزها بهقدری زیاد بود که سازمان حفاظت محیطزیست اعلام کرد که قصد دارد از طریق آرای مردمی برای تولهها نام انتخاب کند. در همان زمان، هشتگ «فرزندان ایران»، زیر تصاویر توله یوزپلنگهای تازه متولد شده در شبکههای اجتماعی با استقبال روبهرو شد.
سریال اخبار تلخ و ناامید کننده
از آنجا که تولهها با عمل سزارین بهدنیا آمده بودند، مادرشان آنها را برای شیردهی قبول نمیکرد و مسوولان سایت مجبور شدند آنها را بهصورت دستی و جدا از مادر نگهداری کنند. اما تنها سه روز پس از تولد تولهها، یکی از آنها تلف شد . دامپزشک معتمد سایت تکثیر، علت مرگ را چسبندگی ریه اعلام کرد، اما دامپزشکان دیگر، روش شیر دادن و نوع شیر خشک مصرفی را عامل مرگ توله میدانستند.
با مرگ توله اول، اشتیاق عمومی اندکی فروکش کرد و برخی انتقادها بالا گرفت. سازمان حفاظت محیطزیست تصمیم گرفت تا تیمارگر اولیه را تغییر دهد و از «علیرضا شهرداری»، بهعنوان یک تیمارگر با تجربه دعوت کرد تا کار تیمار و نگهداری تولهها را برعهده بگیرد. تا آنکه در روز ۱۵اردیبهشت، یعنی یک روز پس از مرگ توله اول، سازمان حفاظت محیطزیست در خبری اعلام کرد که از ابتدا جنسیت تولههای متولد شده اشتباه تشخیص داده شده و هر سه توله، نر هستند.
انتقادها بار دیگر بالا گرفت و اینبار بهنحوه عملکرد دامپزشک، امکانات محل زایمان و حتی تصاویر منتشر شده از تولهها پس از زایمان نیز انتقاد شد. حتی مشخص شد شیرخشک مورد استفاده برای توله یوزها نیز، شیرخشک مناسب نبوده و با همکاری یک دامپزشک از آفریقایی جنوبی، شیرخشک به ایران ارسال شد تا مورد استفاده قرار بگیرد.
اما شیرینی خبر خوش تولد تولهیوزها با سریالی از خبرهای تلخ، بهکلی از بین رفت. در ۲۸اردیبهشت، خبر تلف شدن دومین تولهیوز هم در رسانهها منتشر شد. اینبار انتقادها حتی به فراکسیون محیطزیست مجلس هم رسید و این فراکسیون در روز اول خرداد، جلسهای را با حضور جمعی از دامپزشکان و افراد با تجربه و مسوولان سازمان حفاظت محیطزیست درباره این موضوع ترتیب داد، که به گفته رییس این فراکسیون، پاسخهای سازمان حفاظت محیطزیست نتوانست افراد حاضر در جلسه را قانع کند.
از سوی دیگر در همین زمان، علت انجام عمل سزارین برای «ایران» [یوزپلنگ مادر] هم تبدیل بهیکی از سوالات مهم شد، و برخی دامپزشکان معتقد بودند که تولد تولهها از طریق سزارین کاری اشتباه بوده است که باعث عدم قبول تولهها توسط مادر و نگهداری دستی آنها، و در نهایت مشکلات گوارشی بهدلیل شیر خشک نامناسب و مرگ دو توله شده است.
توله سوم «پیروز» شد
تا آنکه در ۴خرداد، دکتر «پیتر کالدوِل»، دامپزشک با تجربه آفریقای جنوبی برای بررسی وضعیت سومین تولهیوز به ایران آمد. تولهیوز باقیمانده هم به پارک پردیسان تهران منتقل شد تا با امکانات موجود در تهران و توسط دکتر کالدول، معاینه و بررسی شود.
دکتر کالدول گفت که توله سوم حال مساعدی ندارد، اما میتواند زنده بماند. او دستورات لازم را برای نگهداری توله سوم به سازمان حفاظت محیطزیست داد و ایران را ترک کرد. سومین توله در پارک پردیسان تهران ماندگار شد. پس از آنکه توله سوم از وضعیت بحرانی خارج شد و اندکی وضعیتش تثبیت شد، سازمان حفاظت محیطزیست اعلام کرد که به پیشنهاد تیمارگر، نام «پیروز» برای توله سوم انتخاب شد. علت این نامگذاری آن بود که این توله توانسته بود از شرایطی سخت عبور کند و زنده بماند. اگرچه در همان زمان هم، میزان رشد پیروز کمتر از حالت طبیعی بود.
نماد امید در گرماگرم اعتراضات
تصاویر پیروز بارها در شبکههای اجتماعی و خبرگزاریها، در طول مدت زندگی ۱۰ ماههاش منتشر شد. حتی در گرماگرم اعتراضات پس از کشته شدن «مهسا امینی» که کاربران ایرانی هیچ محتوای دیگری را بهغیر از اعتراضات جنبش «زن، زندگی، آزادی» را در شبکههای اجتماعی برنمیتابیدند، تصاویر پیروز و اخبار وضعیتش، یکی از معدود اخبار غیر سیاسی بود که با استقبال ایرانیان روبهرو میشد.
پیروز تبدیل به نماد امیدواری ایرانی برای عبور از روزهای سخت، بقا و رسیدن به آیندهای روشن شده بود. حتی نامش در ترانه «برای...» اثر «شروین» هم آمد، و دیگر کمتر ایرانی بود که پیروز را نشناسد و عکسهایش را ندیده باشد.
ناکامی پیروز
تا آنکه روز ۶اسفند، سازمان حفاظت محیطزیست اعلام کرد که بهدلیل مشکلات گوارشی و عدم دفع، پیروز به بیمارستان مرکزی دامپزشکی منتقل شده است. حال پیروز وخیمتر شد و به دستگاه دیالیز سپرده شد، اما درمانها جواب نداد و در ساعت ۶:۴۵ صبح روز سهشنبه۹اسفند، پیروز تلف شد.
مرگ پیروز اگرچه بار دیگر انتقادها را به سوی سازمان حفاظت محیطزیست بازگرداند، اما بیش از آن، نوعی ناامیدی و اندوه را در بین کاربران شبکههای اجتماعی ایجاد کرد. بسیاری از کاربران با انتشار تصاویر پیروز، اندوه و ناراحتی خود از مرگ این توله یوزپلنگ که نماد امید ایرانیان بود را، اعلام کردند.
بعدازظهر روز ۹اسفند، فراکسیون محیطزیست مجلس بار دیگر با دستور کار مرگ پیروز، تشکیل جلسه داد. پس از این جلسه، «پیام محبی» یکی از دامپزشکان حاضر در جلسه، با انتشار اسنادی اعلام کرد که فیروز دارای نقص مادرزادی نبوده است و در همان روزهای ابتدایی زندگیاش بهدلیل تزریق داروی اشتباه، دچار مشکلات شدید کلیوی شده است، ولی سازمان حفاظت محیطزیست این موضوع را اعلام نکرده و سعی در آن داشته که مرگ فیروز را به مشکلات گوارشی نسبت بدهد.
یک دامپزشک و کارشناس حیاتوحش ساکن تهران که نامش نزد «ایرانوایر» محفوظ است، به سوالات ما درخصوص یوزپلنگ آسیایی پاسخ داده است.
- آیا با مرگ پیروز، یوزپلنگ آسیایی برای همیشه منقرض شد؟
خیر. به غیر از پیروز، تعدادی یوزپلنگ بهصورت آزاد در زیستگاههای اصلی خود، یعنی استانهای سمنان و خراسان شمالی زندگی میکنند. البته تعداد آنها بسیار کم و وضعیت آنها نگران کننده است. علاوهبر این، سه یوزپلنگ بالغ و دو توله یوزپلنگ دیگر در شرایط اسارت نگهداری میشوند که از طریق آنها، برنامه تکثیر در اسارت پیگیری میشود.
- آیا دیگر قرار نیست یوزپلنگ دیگری در سایت تکثیر و پرورش یوزپلنگ بهدنیا بیاید؟
سازمان حفاظت محیطزیست اعلام کرده که «ایران» مادر پیروز، برای دومینبار با «فیروز» جفتگیری کرده است. اگر جفتگیری موفقیتآمیز باشد و بارداری اتفاق افتاد باشد، احتمالا در اردیبهشت سال آینده، ایران بار دیگر زایمان خواهد کرد.
- چرا پیروز در طبیعت رها نشد؟
پیروز تولهیوزپلنگی بود که در اسارت متولد شده بود، یعنی هم خودش و هم مادرش هر دو در اسارت بودند و راهی بهدنیا بیرون نداشتند. در برنامههای تکثیر و پرورش، هیچگاه تولهها در طبیعت رهاسازی نمیشوند، بلکه معمولا تلاش میشود اول جمعیت حیوانات در اسارت از طریق زاد و ولد آنها افزایش پیدا کند و همچنین بعد از گذشت دو یا سه نسل، تعدادی از آنها در برنامهای بهنام «بازوحشی سازی»، برده میشوند تا فنون زنده ماندن در طبیعت آزاد همچون شکار و بهدست آوردن غذا، یا حفاظت از خود در برابر دشمنان طبیعی و... را بیاموزند؛ سپس در طبیعت رها میشوند.آنها اما همواره از طریق گردنبندهای ماهوارهای تحتنظر متخصصان قرار میگیرند. پیروز حتی اگر سالم بود و زنده میماند، احتمالا تا پایان عمر طبیعیاش هم در طبیعت رها نمیشد، اما ممکن بود نوهها و نتیجههایش شانس زندگی در طبیعت را بهدست بیاورند.
- چرا یوزپلنگها را در اسارت تکثیر میکنند؟
گاهی زمانی که جمعیت یک گونه وحشی بهشدت کم شده، متخصصان سعی میکنند تا ژنهای باقی مانده از آن گونه را بهصورت زنده نگه دارند و تکثیر کنند. به این ترتیب، آنها سعی میکنند از طریق حیواناتی از آن گونه که در دسترس آنها است، جمعیتی از گونه را در شرایط اسارت بهوجود بیاورند. اگر آن گونه در طبیعت هم دارای جمعیت آزاد باشد، تکثیر اسارت شانس بقای گونه را زیاد میکند، چون احتمالا یوزهای تکثیر شده در اسارت، پس از رهاسازی، جمعیت یوزهای آزاد را تقویت میکنند.
- چرا جمعیت یوزپلنگهای در اسارت اینقدر کم است؟
معمولا تکثیر گونههای گوشتخوار، خصوصا بسیاری از گونههای گربهسانان در اسارت بسیار دشوار است و مستلزم وقت، هزینه و آزمون و خطا بسیار زیاد است. پیروز و برادرانش نخستین یوزپلنگهای آسیایی در تاریخ هستند که در اسارت متولد شدهاند. اگرچه هیچکدام از آنها زنده نماندند، اما تولد آنها در اسارت، اتفاقی مهم و بیسابقهای بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر