دین بهائی، آیین بهائی یا دیانت بهائی (که برخی آن را به صورت بهائیت و بهایی نیز مینویسند) دینی یکتاپرستانه، ابراهیمی و ایرانی است که حسینعلی نوری، ملّقب به بهاءالله، در سده ۱۹ میلادی بنیان گذاشت. بهائیان معتقدند پیامبران از طریقِ فرایندِ «ظهور تدریجی وحی» به هم پیوند میخورند. طبق این فرایند خداوند آموزههای خود را به صورت پیاپی و تدریجی و با توجه به مقتضیات زمان و ظرفیت فهم بشر به او ارائه میکند؛ از همین رو، ادیان، سیری تکاملی میپیماند و ظهور ادیان را پایانی نیست. همچنین بهائیان معتقدند که بهاءالله (۱۸۱۷–۱۸۹۲) جدیدترین فرستاده خدا در سلسله پیامبران پیشین است و هدف از ظهور او ایجاد وحدت و صلح بین نوع بشر است. بهائیان بهاءالله را موعود تمامی ادیان میدانند.
دین بهائی بر اعتقاد به خدای یکتا، یکی بودن اساس جمیع ادیان الهی، یگانگی نوع انسان، ظهور تدریجی حقایق دینی، یگانگی و شرافت ذاتی نوع انسان، اعتقاد به حقوق برابر از جمله آزادی اندیشه برای همهٔ انسانها، برابری زن و مرد، هماهنگی علم و دین، جداییناپذیری عبادت و خدمت، لزوم جستجوی مستقل حقیقت و رهائی از تقلید و هر نوع تعصب، رفتار و اخلاق نیکو و اهمیت پرورش صفات معنوی، اهمیت تعلیم و تربیت، لزوم رفع فقر فاحش و ثروت مفرط و محوریت عدالت در تمامی فعالیتهای انسان تأکید میکند.
از دیدگاه تاریخی، بهائیت ریشه در جنبشهای پیشین ولی بسیار متفاوت شیخیه و بابیه دارد.بهاءالله در سال ۱۸۴۴ دعوت سید علیمحمد باب را قبول کرد و به تبلیغ آموزههای او پرداخت. علیمحمد باب پیش از تیرباران، برادر کوچکتر بهاءالله را، حداقل در ظاهر، به رهبری بابیها انتخاب کرد؛ گرچه بهاءالله در دوران تبعید در بغداد با نگارش رسالههای اعتقادی متعدد به بسط پیروان وفادار و روزافزون خود پرداخت. بهاءالله به سال ۱۸۶۳ در ادرنه دعوتش به «مَن یُظهِرُهُ الله» و پیامبری خویش و شروع عصر جدید را آشکار و به این وسیله استقلال خود را از برادرش و بابیه اعلام کرد. وی در عکا، به درخواست پیروانش برای کتابی در مورد شریعت و مناسک مذهبی، کتاب اقدس را ارائه کرد و آن را وحی الهی و جایگزینی برای قرآن و کتاب بیان دانست. پس از بهاءالله، در سال ۱۸۹۲ پسر بزرگش عباس افندی ملقب به عبدالبهاء رهبری بهائیان را برعهده گرفت و بهائیت را به فراتر از مرزهای جغرافیایی پیشین گسترش داد و نظم اداری بهائیان را توسعه داد. پس از عبدالبهاء، نوهاش شوقی افندی به مدت ۳۶ سال رهبری بهائیان را برعهده داشت و به تکمیل نظم اداری بهائیت پرداخت. چون شوقی افندی فرزندی نداشت و همهٔ بستگان واجد شرایط او ناقض عهد و میثاق بودند، در سال ۱۹۶۳ شورای بیتالعدل اعظم تشکیل شده و از آن زمان رهبری بهائیان را برعهده گرفتهاست.[۱۱]
به اعتقاد بهائی، احکام شامل دو بعد مکمّل هستند. یک بُعد، شامل احکام اخلاقی میشود که در گذر زمان تغییرناپذیرند و در ادیان مختلف مشترک هستند؛ مانند دعوت به صداقت و درستکاری. بُعد دیگر شامل احکامی است که هدف نظمبخشی به زندگی اجتماعی را دارند و که بعضی از آنها در بستر زمان قابلیت تغییر دارد.در آئین بهائی احکام غالباً نه به صورت دستورالعملهای جزئی برای موقعیتهای متفاوت بلکه به به شکل اصول کلی ارائه شدهاست که در بسیاری موارد فرد به شکلی که در زندگی خود و در هر موقعیت مناسب میبیند این اصول را به کار میگیرد.در آئین بهائی هیچ فردی مسئول نظارت بر رعایت احکام توسط دیگران نیست. در نظر بهائیان فرد فقط پاسخگوی خداست و هر شخص مسئولیت بهبود و به انضباط درآوردن رفتار و اعمال خود را دارد.
نحوهٔ سازماندهی و اداره امور جامعه بهائی، نظم اداری نامیده میشود. طرح کلی این نظام توسط بهاءالله در کتاب اقدس و سایر آثارش مشخص شدهاست. آئین بهائی طبقه روحانی و مجتهد دینی ندارد، در ساختار جامعه بهائی اقتدار و مرجعیت به افراد داده نشده بلکه به شوراهای انتخابی سپرده شدهاست.این شوراهای انتخابی در سطح محلی، ملی و بینالمللی فعالیت دارند. در سطح محلی، این شوراها محفل روحانی محلی و در سطح ملی، محفل روحانی ملی نامیده میشوند.شورای بینالمللی انتخابی بهائی، بیت العدل اعظم نام دارد که اعضایش هر ۵ سال یک بار انتخاب میشوند. این نهاد در رأس ساختار اداری بهائی قرار دارد.شوراهای انتخابی در در حوزه عملکرد خود اختیارات تقنینی، اجرایی و قضایی دارند.
در آئین بهائی مفاهیم عبادت، کار و خدمت، در قالب مؤسسه مشرقالاذکار تلفیق میشوند و آثار بهائی مشرقالاذکار را نمادی از پیوند عبادت و خدمت میدانند. مجموعه مشرق الاذکار از یک ساختمان مرکزی به عنوان محل نیایش (معبد) تشکیل شدهاست و در اطراف آن موسسات عامالمنفعه ای قرار خواهند گرفت که هدفشان فراهم آوردن امکانات آموزشی، بهداشتی و سایر خدمات در راستای پیشرفت اجتماعی و اقتصادی جامعه است. در حال حاضر هشت معبد بهائی قاره ای یا منطقهای بهائی در جهان وجود دارند که واقع در استرالیا، ساموآ، اوگاندا، شیلی، آلمان، هندوستان، پاناما و ایالات متحده آمریکا هستند.
کتابها و نامههای بسیاری توسط بهاءالله، عبدالبهاء و شوقی افندی نوشته شدهاست که همگی جزو آثار بهائی دستهبندی میشوند. در آئین بهائی آثار باب و بهاءالله به عنوان وحی یا کلام الهی، متون و سخنرانیهای عبدالبهاء و آثار شوقی افندی به عنوان تفسیر و تبیین رسمی و آثار بیت العدل اعظم به عنوان تشریع و توضیحات رسمی در نظر گرفته میشود.
از ابتدای پیدایش آئین بابی در سال ۱۸۴۴ میلادی و پس از آن آئین بهائی در ۱۸۵۲ میلادی مخالفت و سرکوب توسط علمای دینی شیعه و حکومت قاجاریه با این دو آئین آغاز شد. بهائی ستیزی در دوران حکومت قاجاریه در ایران به اشکال گوناگون دیده میشد. انتشار مطالب بر ضدّ آئین بابی و بهائی و تبعید، حبس، شکنجه و قتل و کشتار پیروان، از روشهای رایج بهائی ستیزی در آن دوران بود. بهائی ستیزی در دوران حکومت پهلوی نیز اگرچه نسبت به دوران قاجاریه کم تربود، ولی به همان اَشکال سابق ادامه داشت.در دوران قاجار آزار و اذیتها بیش تر از طرف عوامل محلی صورت میگرفت و حکومت مرکزی گاهی از این برخوردها حمایت میکرد و گاهی به دلیل ترس از دست دادن کنترل با آنها مخالفت مینمود. اما در دوران پهلوی با قوی تر شدن حکومت مرکزی، این خود دولت بود که به تدریج عامل اصلی آزار و اذیت بهائیان شد. در نتیجه شکل آزار و اذیتها از حرکتهای تهاجمی عوام در دوران قاجار تغییر کرد و ماهیتی اداری به خود گرفت که اغلب همراه با بخشنامهها و آئیننامههای دولتی بود.
در دورهٔ جمهوری اسلامی (از انقلاب ۱۳۵۷ تاکنون) بهائی ستیزی مجدداً به شکلی شدید و مستمر ادامه یافتهاست. بعد از انقلاب ایران تبعیضهای اجتماعی و تبلیغات منفی از سوی حکومت و نهادهای وابسته به آن، علیه اصول دیانت بهائی و باورمندان به آن به شکلی «سازمانیافته»شکل گرفت. بر خلاف دورانهای قبل که بهائیان قربانیان اقدامات پراکنده حکومتی بودند، پس از انقلاب اسلامی طرح مشخص و برنامهریزیشدهای برای نابودی جامعهٔ بهائی شکل گرفت.
شمار پیروان این دین، بیش از ۷٫۹ میلیون نفر برآورد شدهاست. با اینکه این شمار کمتر از ۰٫۲٪ جمعیت دنیاست ولی از نظر پراکندگی در کشورهای مختلف پس از مسیحیت دومین دین جهان شمرده میشود.طبق آمار مرکز جهانی بهائی، در حال حاضر ۱۹۲ محفل روحانی ملی بهائی در جهان وجود دارد.در سراسر جهان بهائیان بیش از ۶۰ هزار کلاس تعلیم و تربیت کودکان و گروههای توانافزایی نوجوانان (۱۲–۱۵ ساله) برگزار میکنند که به روی همگان باز هستند. بهائیان جهان تا کنون بیش از ۷۰ هزار پروژهٔ کوتاهمدت توسعهٔ اجتماعی و اقتصادی را به انجام رساندهاند و در حال حاضر ۱۵۰۰ پروژهٔ بلندمدت توسعه در جریان است. آنها همچنین بیش از ۱۵۰ سازمان برای توسعه اجتماعی و اقتصادی در نقاط مختلف جهان تأسیس کردهاند.
اعتقادات
خدا
بهائیان به خدایی معتقدند که یگانه، جاوید و خالق همه چیز است. خدایی که بهطور مستقیم در دسترس و قابل شناسایی نیست ولی از طریق پیامبران-که در آئین بهائی «مظاهر ظهور» نامیده میشوند-شناخته میشود. خداوند بنا به ظرفیت و نیازهای بشر اسماء و صفات خود را در فرآیندی تدریجی در پیامبران متجلی میسازد. یکتایی خداوند از آموزههای بنیادین دین بهائی است. خداوند در دین بهائی، غیرقابل ادراک، غیرقابل دسترس، منبع تمام وحی، ابدی، عالِم کل، همهجا حاضر و قدیر توصیف شدهاست.
بهائیان معتقدند که درک مستقیم ذات خداوند غیرممکن است. اگر چه دسترسی مستقیم به خداوند امکانپذیر نیست، ولی بهائیان اعتقاد دارند که خداوند قصد و اراده خود را به اشکال مختلف معرفی میکند. او هر از چند گاهی با استفاده از فرستادگان خودش که در دین بهائی به آنها مظاهر ظهور الهی گفته میشود با بشر مکالمه میکند. این مظاهر ظهور قصد دارند ادیان را در جهان اشاعه داده و برپا کنند. در آموزههای آئین بهائی گفته میشود که خداوند بسیار بزرگتر از آن است که توسط انسانها بهطور کامل درک شود و حتی تصویری کامل از وی به دست آید.
جهان پس از مرگ
بهائیان به بقای روح اعتقاد داشته و هدف از زندگی را پرورش استعدادات روح میدانند. مانند جنینی که اعضا و جوارحش باید در رحم مادر رشد پیدا کند تا آماده تولد در این جهان شود، روح انسان نیز در این عالم باید قوا و خصائل معنوی خود را پرورش دهد تا آمادگی لازم برای حیات در جهان بعد را کسب نماید.از نظر بهائیان، حیات اصلی حیات روح است و جسم واسطه و ابزاری برای ترقی روح است.
به اعتقاد بهائیان روح از جسم جداست و پس از مرگ، در عوالم روحانی به ترقی خود ادامه میدهد.بهائیان تعلق روح به جسم را همانند ارتباط نور با آئینه میدانند، نوری که در آینه مشهود است از خود آینه نیست بلکه انعکاس نوری است که از منبع دیگر ناشی میشود، به همین سبب وقتی آینه میشکند نور همچنان باقی و برقرار است.
مفهوم دین
بهاءالله به پیروان خود تعلیم میدهد که منشأ تمام ادیان یکی است؛ اصول اساسی آنها با یکدیگر مشترک است، هدف آنها یکی است و تعالیم ادیان مختلف جنبههای مختلف یک حقیقت واحد را روشن میکند. بر اساس اعتقادات بهائی، دین الهی واحد است و در حقیقت یک دین وجود دارد که در طول زمان و به تدریج بر بشر عرضه میشود.
به اعتقاد بهائیان، پیامبران در طی فرایندی مستمر، تدریجی و همیشگی، به تناسب ظرفیت درک و فهم بشر و نیازها و شرایط هر زمان، تعالیم و هدایت لازم را برای تکامل اجتماعی و معنوی انسان فراهم میکنند و بشر را از قابلیتها و مسئولیتهایش در مقام حافظ و امانتدار جهان آفرینش آگاه میسازند.در این نگاه، حقیقت و تعالیم دینی به تدریج و به تناسب ظرفیت روحانی مردم در هر برهه از تاریخ عرضه میشود و تفاوت ادیان در آن دسته تعالیم اجتماعی و احکام آنها دیده میشود که بنا به درجهٔ بلوغ اجتماعی و روحانی مردم و شرایط خاص جامعه ای که دینی خاص در آن ظاهر شده میتوانند متفاوت باشند. همچنین دلیل دیگر تفاوتهای میان ادیان، برداشتهای غلط و شرح و تفاسیری ذکر میشود که در طول قرنها توسط پیروان ادیان انباشته شده و حقیقت هر دین را مخدوش میکند.
بهطور کلی، بهاءالله بیان میکند که دین وسیله مؤثری برای تکامل اجتماعی است و سلسله ادیان جهان مراحل مختلف هدایت بشر توسط خداوند هستند که به تدریج رشد و تکامل بشر را تضمین میکنند. بر این اساس، اعتقاد بهائیان این است که هیچ دینی نمیتواند ادعای آخرین دین بودن داشته باشد و بشر تا ابد هدایت الهی را از طریق پیامبران دریافت میکند. بهاءالله نیز بیان میکند که بعد از او نیز آمدن پیامبران ادامه خواهد داشت.
یگانگی نوع انسان
بهاءالله بیان میکند که نوع بشر یکی است و انسانها همانند میوههای یک درخت و برگهای یک شاخه با هم برابر هستند. در منابع بهائی این که انسانها همه اعضای یک خانوادهٔ بشری هستند به عنوان یک اصل اساسی معرفی شدهاست و شوقی افندی اصل یگانگی نوع انسان را محور و جوهر اساسی تمامی تعالیم بهائی میداند.
بهائیان معتقدند تعصبات و سوءتفاهمهایی که باعث میشود یک گروه از انسانها خود را برتر از دیگران تصور کنند موجب مشکلات فراوان میشود. در اعتقاد آنها هیچ گروه قومی یا فرهنگی برتر از دیگران نیست، همه انسانها شریف هستند و نزد خدا تفاوتی با هم ندارند.بر این اساس وحدت نوع بشر یکی از تعالیم بهائی است و بهاءالله بهائیان را تعلیم میدهد تا نه تنها هموطنان خود بلکه همه مردم جهان را دوست بدارند.بهائیان معتقدند دوست داشتن تمامی مردمی جهان منافاتی با دوست داشتن مردم کشور خود ندارد. آنها مخالف ملیگرایی افراطی و تعصبات خشونتآمیز مرتبط با آن هستند نه مخالف وفاداری به کشور و احساس مسئولیت نسبت به وطن.
یگانگی نوع انسان به معنای تحمیل یکنواختی نیست و آثار بهائی بر اصل وحدت در عین تنوع تأکید مینمایند.در آئین بهائی تنوع قومی، فرهنگی، فکری و … ارزشمند محسوب میشود و ارج نهاده میشود.عبدالبهاء جامعهٔ انسانی را به باغی با گلهای مختلف تشبیه میکند که تنوع و تفاوت رنگها باعث زیبایی و جلوهٔ بیشتر آن میشود.
تحری حقیقت
آثار بهائی جستجوی حقیقت بهطور مستقل را یکی از اساسیترین وظایف هر فرد میداند. بهاءالله تأکید میکند که فرد باید دنیا را با چشم خود ببیند و نه از نگاه دیگران.تعالیم بهائی بیان میکنند که فرد به جای تقلید کورکورانه از دیگران یا از سنتهای جامعه خود باید به جستجوی حقیقت بپردازد. آثار بهائی بیان میکنند که نوع بشر از توانایی تشخیص حقیقیت برخوردار است و فرد با استفاده از قوهٔ عقل و خرد که خداوند به انسان داده میتواند مسائل را بررسی کند و به حقیقت دست یابد. این اصل در انتخاب دین توسط فرد نیز مصداق دارد و آثار بهائی بیان میکنند که هر فرد در نحوهٔ تعیین اعتقاد خود باید آزاد باشد و هیچکس هرگز نباید برای قبول عقاید دینی تحت فشار یا اجبار قرار گیرد. کودکانی که در خانوادهٔ بهائی متولد یا بزرگ میشوند خود باید در هنگام بلوغ (حداقل سن ۱۵ سال برای دختر و پسر) در مورد اعتقاد دینی خود تصمیم بگیرند.
لزوم ترک تعصب
دیانت بهائی پذیرش فرهنگی و دینی را ترویج میدهد. بهائیان معتقدند پذیرش اصل یگانگی انسان ایجاب میکند که هر نوع تعصبی از جمله تعصب نژادی، طبقاتی، قومی، زبانی، دینی، جنسیتی و … از میان برداشته شود. منابع بهائی بیان میکنند تعصب تصویری نادرست دربارهٔ دیگران است که به افراد اجازه نمیدهد که همه انسانها را برابر و شریف ببیند.تعصب معمولاً زمانی رخ میدهد که فرد احساس تعلق شدید به یک گروه و برتری آن بر سایرین پیدا کند و تصوری منفی نسبت به دیگران بدون در نظر گرفتن خصائص فردی آنها در ذهن بپروراند. در آثار بهائی انواع تعصب از جمله تعصبات سیاسی، نژادی، دینی و قومی مایهٔ ویرانی جامعهٔ انسان معرفی شدهاست و رفع تعصبات وسیلهٔ رسیدن به وحدت و پیشرفت جامعهٔ بشری در نظر گرفته میشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر